دلایل پیشرفت اروپاییان و توقف پیشرفت تمدن اسلامی
۲۲ شهریور ۹۷ ، ۰۷:۳۸
منبع: نصر تی وی NasrTV ۰ نظر اشتراک گذاری

دلایل پیشرفت اروپاییان و توقف پیشرفت تمدن اسلامی

پیشرفت‌های علمی

در هر جای دنیا وقتی راجع به تمدن اسلامی بحث می‌شود دو دیدگاه  همراه آن به ذهن می آید یکی مربوط به دوران طلایی این تمدن ، یکی مربوط به دوران انحطاط این تمدن و همچنین وقتی درباره ی تمدن غربی صحبت میشود نیز دو دیدگاه به ذهن میرسد یکی قرون تاریک تمدن غربی(قرون وسطی) و یکی دوران پیشرفت و شکوفایی تمدن غربی .

واقعاً چه شد که تمدن اسلامی که سازنده و مروّج علم جدید دوران خود بود رو به افول گذاشت و تمدن غربی که در بدترین وضعیت خود به سر میبرد به اوج قدرت علمی و اقتصادی رسید؟

برای جواب دادن به این سوال باید تاریخ یک سری وقایع را مورد بررسی قرار دهیم.در کتب تاریخی،دوران اوج تمدن اسلامی را تعبیر به دوران طلایی این تمدن کرده اند وتاریخ آن را قرن های چهارم و پنجم هجری قمری(هشتم و نهم میلادی)ذکر کرده اند و پایان آن را حدوداً قرن هفتم هجری قمری(سیزدهم و چهاردهم میلادی) نوشته اند.(در مورد پایان آن نظرهای متفاوتی وجود دارد)اگر کمی در کتب تاریخی درباره ی تمدن غرب دقت کنیم میبینیم که درست در زمانی که تمدن اسلامی در حال اوجگیری بود(800-900 میلادی) تمدن غربی در حال دست و پا زدن در باتلاق حکومت های فئودالی و حکومت کلیسا بود و سرعت پیشرفت علمی آنها نسبت به تمدن اسلامی در حد بسیار کمتری بود و در زمانی که دوران سقوط تمدن اسلامی شروع شد اروپاییان روی ریل قطار پیشرفت قرار گرفتند(1400-1500 میلادی).

وقتی راجع به تاریخ زندگانی دانشمندان دوران طلایی تحقیق کنیم نیز همین نتایج تصدیق می شود:(لطفاً به سالِ زندگی این دانشمندان دقت کنید)

خوارزمی (158-233قمری)--(775-848 میلادی)

زکریای رازی(251-313 قمری)--(817_925 میلادی)

ابن سینا(359-416 قمری)--(970-1025 میلادی)

ابوریحان بیرونی(352-427 قمری)--(963-1036 میلادی)

ابن هیثم(354-430 قمری)--(965-1036 میلادی)

عمر خیام(427-510 قمری)--(1036-1116 میلادی)

و از آخرین دانشمندان علوم تجربی(البته دانشمندان دیگری هم بودند که نام آن ها ذکر نشد)

جمشید کاشانی(790-832 قمری)--(1388-1429 میلادی)

و از زمان جمشید کاشانی به بعد کمتر دانشمندی داشته ایم که نوآوری یا اختراعی داشته باشند و برعکس وقتی در تاریخ زندگی دانشمندان اروپایی نگاهی بیندازیم می بینیم که از قرن پانزدهم دانشمندان بزرگ علوم پا به عرصه ی گیتی نهاده اند:(لطفاً به سال زندگی دانشمندان دقت کنید)

فیبوناچی(1175-1250 میلادی)(که بسیار به آسیا و خاورمینه سفر میکرد)

پیرو دلا فراچسکا(1412-1492 میلادی)

نیکولو تارتاگلیا(1500-1557 میلادی)

گالیله(1564-1642 میلادی)(که به خاطر کشف چرخیدن زمین دور خورشید، توسط کلیسا تکفیر شد)

لایب نیتز(1646-1716 میلادی)

اسحاق نیوتون(1643-1727 میلادی)

آدام اسمیت(1723-1790 میلادی)(ایجاد علم اقتصاد)

و....

نقطه عطف تاریخ یا دورانی که ورق شروع به برگشت کرد در واقع سال های1100 میلادی 1200 میلادی است اما برای این که جواب اصلی سوال داده شود نیاز به بررسی همزمان فضای فکری و جو حاکم بر جامعه آن زمان داریم...

وقتی به این دوره ی صد ساله نگاه میکنیم یکی از مهمترین اتفاقات برای بشریت در آن رخ داد و آن جنگ های صلیبی بود.جنگهای صلیبی به دلیل دعوت پاپ اوربانوس دوم رهبر مسیحیان کاتولیک از تمام اروپای آن دوران در سال 1095شروع شدو سال تمام شدن آن را 1291 ذکر کرده اند(سال اتمام جنگ را در بعضی منابع 1300 نقل کرده اندو در بعضی دیگر 1271)بحث درباره ی خود جنگ در حوصله ی این نوشته نیست ولی بررسی بازخورد ها و نتایج جنگ برای یافتن جواب الزامی است.بعد از جنگ های صلیبی تفکرات مردم غرب شروع به تغییر کرد ولی این تغییرات یکی دو روزه حاصل نشد بلکه چندین سال طول کشید.

غربی ها با زندگی مرفه آشنا شدند و افزایش تجارت باعث برخوردی نسبتاً مسالمت آمیز بین غربی ها ومسلمین شد و آنها شروع به استفاده از کالا هایی کردند که تا آن موقع کم تر مورد استفاده قرار میگرفتندمثل:زنجبیل،فلفل،ابریشم،قالی،عود و...

و مهمتر از همه آشنایی با علوم جدید در سرزمین های اسلامی بودعلومی که باغث افزایش سطح علمی کل غرب شد.در ضمن صلیبیان  زمانی که قسطنطنیه را فتح کردند و حکومت بیزانس نابود شد برخی کتب و مکتوبات یونان باستان را که در بعضی کتابخانه ها یافت میشد را به اروپا بردند و در بین مردم(کشیشان یا اسقف ها) توزیع کردند.البته نقش نهضت ترجمه را نباید نادیده گرفت.

تمام این ها دست به دست هم دادند تا این که رنسانس شروع شد. مورخین،تاریخ شروع رنسانس را سال 1350 اعلام کرده اند.و ریشه های آن را میتوان در ایتالیا جست وجو کرد.اما این تازه شروع کار بود تقریباً اواخر قرن 15 ماشین چاب توسط گوتنبرگ اختراع شد.و انتشار کتب مختلف باعث بالا رفتن سطح آگاهی مردم غرب شد.این باعث شد که عقل گرایی،منطق،خردورزی،استفاده از علوم تجربی و...افزایش یابد.

اما هنوز کلیسا قدرت خود را حفظ کرده بود وهنوز هم مرجع حل اختلاف برخی بحران ها به حساب می آمد.اما به تدریج در حال از دست دادن قدرت خود بود.

سران کلیسا در این زمان،شروع به سوء استفاده از قدرت مادی و سیاسی خود کردند و برخی اسقف ها،دیگر به حاکمان وفادار بودند تا به کلیسا.و خود کلیسا هم در بدبینی مردم  سهم بزرگی داشت. زیرا با بدیهیات علوم تجربی به اسم دین به مخالفت بر میخواست . بسیاری از منتقدان این جرءات را یافتند تا از فساد و اعمال غیر اخلاقی کلیسا آشکارا انتقاد کرده و آنان را مورد تمسخر قرار دهند.همچنین آن ها تعالیم اصلی کلیسا مانند تثلیث را مورد حمله قرار دادند،آموزه ای که میگفت خدا دارای ذات سه گانه است.نتیجه ی این شرایط این بود که در سال 1519 مارتین لوتر،راهب آلمانی،علیه کلیسا دست به اعتراض زد که باعث به وجود آمدن طغیان گسترده ای  به نام ((اصلاحگری پروتستان)) شد.

طی قرن های 16و17 کاتولیک ها و پروتستان ها به نام خدا به جنگ یکدیگر رفتند،و خونریزی های بسیاری به وجود آمد.و این خونریزی ها به ضرر کلیسای کاتولیک تمام شد و در واقع کلیسای کاتولیک اقتدار خود را از دست داد.اما نتیجه ی اصلی این جنگ ها این بود که بسیاری از مسیحیان(هم کاتولیک و هم پروتستان)دلسرد و سرخورده شدند.در واقع این سوالها به ذهن آنها می آمد که از کجا معلوم که مذهب ما مذهب راستین باشد؟تفسیر کداممان از کتاب مقدس درست است؟آیا به راستی کلیسا از رضایت خدا برخوردار است که افراد مخالف با خود را آزار میدهد؟


این سوال ها،دانشوران را هم در کنار مردم عادی و رهبران دینی،چنان به ژرف نگری و تردید در احکام کتاب مقدس و کلیسا برانگیخت که قبلاً هرگز سابقه نداشت.

تا این که دوره ی روشنگری آغاز میشود،در واقع عصر روشنگری زاده ی رنسانس است.در منابع  شروع این دوره را قرن 17 ذکر کرده اند.(در بعضی دیگر 18 ذکر شده است)

در واقع میتوان روشنگری را یک دوره ی پر از هیجان و شگفتی نام برد زیرا بیشتر اتفاقات بوجود آمده در آن دلیلی جز هیجان های واهی نداشتند.علیرغم همه ی این موضوعات ارنست کاسیرر در کتابش این گونه از دوره روشنگری یاد میکند:((روشنگری اشاره به حرکت تاریخی روشنفکری است که دنباله‌رو دکارت و مدافع عقل به عنوان مبنای سیستم زیبایی‌شناسی معتبر، اخلاق، حکومت و منطق بوده و به فیلسوفان اجازه می‌دهد که حقیقت قابل مشاهده را در جهان بدست آورند))

از ویژگی های این دوره میتوان به خرد گرایی افراطی(تا جایی که دیگر احساسات را پوچ می انگاشتند)،توجه زیاد به یادگیری علوم تجربی،اهمیت فلسفه و منطق،انقلاب های متعددو... اشاره کرد.

فیلسوفانی مثل دکارت،کانت،دیدرو سر برآوردند و دیدگاه های خود را عنوان کردند. شیوه‌ استدلال عقلی و قرار دادن عقل به عنوان یکی از منابع مشروعیت و تعیین قانون که از سوی دکارت مطرح شده بود، بنای مستحکم و استبدادی کلیسا و سلطنت را در قرون بعد فرو ریخت و تغییر دیدگاه نسبت به علوم طبیعی که به جای الاهیات و آموزه‌های کلیسا ریاضیات را مبنای تحلیل قرار داد هم یکی دیگر از دست‌آوردهای دکارت بود که نقشی تعیین کننده در دوران  عصر روشنگری داشت.

در این دوره فیلسوفان حتی به راحتی خدا را نفی میکردند،و لزوم دین داری و خداپرستی را زیر سوال میبردند.البته ابراز این دیدگاه ها از طرف همه ی فیلسوفان نبود اما باز هم همین که میتوانستند دیدگاه خود را در این رابطه انتشار دهند هاکی از آزادی زیاد به نسبت دوره های قبل بود.از جمله این افراد میتوان به افراد مکتب دئیسم اشاره کرد این افراد،اوایل این اعتقاد را داشتند که بدون تکیه بر الهام ،وحی،یا بدون داشتن تعهد به مذهبی خاص میتوان به وجود خدا اذعان داشت.آن ها بعد ها آنقدر پیش رفتند که اعتقاد به عدم وجود خدا واعتقاد به این که نیازی به وجود خدا ندارند را قبول و شروع به ترویج آن کردند.

با همه ی این اوصاف به طور عجیبی قطعات پازل پیشرفت یکی پس از دیگری کنار هم چیده میشد.انقلاب با شکوه انگلستان،انقلاب فرانسه،انقلاب صنعتی اروپا،تبدیل انگلستان به ابر قدرتی جهانی و...

در قرن هجدهم علم اقتصاد نوین توسط آدام اسمیت به وجود آمد.همچنین او را از نظریه پردازان اصلی نظام سرمایه داری مدرن میدانند.او ایده هایش را در کتابی معروف به نام ثروت ملل منتشر کرد.


علوم ریاضی،علوم تجربی و علوم انسانی میرفتند که به اوج برسند.و اروپاییان در قرون 20و21 چنان پیشرفت کردند که هیچ وقت سابقه نداشت.از آنجایی که هدف این نوشته بررسی علل پیشرفت بود به همین مطالب بسنده میکنم.

به طور خلاصه میتوان علل پیشرفت علمی و اقتصادی اروپا را این گونه ذکر کرد:

1.خرد گرایی و دوری از خرافه گرایی

2.توجه به علوم تجربی و فلسفه

3.افزایش تجارت و نظام مند شدن اقتصاد

4.تخصص گرایی واستفاده از تکنولوژی حاصله از علم

5.دموکراسی(تا حدی)،چرخش قدرت در کشور(دوری از نظام سلطنتی و تک نفری بودن قدرت سیاسی)

6.آزادی بیان ،انتقاد،و...

....

احساس میکنم تقریباً توانستم که دلایل پیشرفت اروپاییان را خیلی مختصر و بدون پرداختن به جزئیات شرح دهم حال بیایید ببینیم 

چه شد که تمدن اسلامی رو به زوال نهاد.

چرا تمدن اسلامی بعد از این همه سال که یکه تاز عرصه علم و اقتصاد بود و همه ی دنیا برای پیشرفت های علمی چشم به تمدن اسلامی داشتند ناگهان سیر نزولی در پیش گرفت وبه تدریج رو به زوال گذاشت تا این که به کلی از عرصه رقابت های علمی و اقتصادی ودر آخر سیاسی کنار گذاشته شد و از آن مردم زیرک ودانشمند چیزی جز افرادی صوفی مسلک و دور از علم باقی نماند

برای جواب به این ابهام باید این نکته را بدانیم که مهم ترین چیز در تغییر جَو فکری یک جامعه تغییر در ایدئولوژی حاکم بر آن جامعه است و این تغییر ایدئولوژی در یک جامعه به چند شکل رخ میدهد و یکی از مهمترین شکل های تغییر ایدئولوژی، تغییر فکر سران فکری یا علمای یک جامعه وتاکید آن توسط سیاستمدارانان و سران سیاسی است .با این مقدمه وارد مقوله ی تاریخی بحث میشویم،تاریخ تمدن اسلامی از جایی شروع میشود که اسلام به عنوان دین غالب جامعه پذیرفته شد،جامعه ای که بزرگی آن از افغانستان امروزی تا ایران و ترکیه وشمال آفریقا و در آخر قسمت اعظمی از اسپانیا بود.زمانی این امپراتوری بزرگ شکل گرفت و به حالت ثبات  رسید که خلفای عباسی به آن حکومت میکردند 

  

                                                         

در قرن هشتم میلادی خلفای عباسی پایتخت خود را از شهر دمشق به شهر بغداد منتقل کردند در واقع میتوان دانشگاه هایی که در شهر بغداد به وجود آمدند را آغازی برای به وجود آمدن تمدن اسلامی دانست زیرا این دانشگاه ها سازنده و مورج علوم جدید عصر خود بودند.و از قرن هشتم به بعد بود که دانشمندان بزرگی مثل زکریای رازی و ابن سینا پا به این دنیا نهادند.کم کم با گسترش علم و حمایت از این گسترش از طرف بعضی خلفای عباسی، اثر آن در شکوفایی فرهنگ اسلامی به طور محسوس دیده میشود.و عمدتا قدرت سیاسی و اقتصادی

مجتبی ساروی

چاپ این مقاله

نظرات (۰)

کماکان منتظر جواب یا دیدگاهتان هستیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آغاز به کار شبکه اطلاع‌رسانی غدیریون


بسم الله الرحمن الرحیم
در راستای تجمیع فعالیت‌های سایبری علیه تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی
اولین پرتال و شبکه اطلاع‌رسانی با رویکرد معرفی سایت‌ها، وبلاگها و صفحات اجتماعی مرتبط با موضوعات تشیع انگلیسی و اسلام آمریکایی
افتتاح شد.

یادواره «حماسه نهم دی»